جمال الدین اکرمی :
هیچ وقت از نقاشی کردن و نوشتن شعر و قصه غافل نبوده ام
روزهای یکم و دوم دی ماه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان بوشهر در گردهم آیی تخصصی مربیان هنری با محتوای موضوع نقاشی میزبان استاد جمال الدین اکرمی از نویسندگان و تصویرگران نام آشنای حوزه ادبیات کودک و نوجوان کشور بود. به همین بهانه روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این استان با ایشان گفتگویی داشت که توجه شما را به این مطلب جلب می کنیم.
- با سلام در ابتدا از خودتان بگویید؟
متولد سال 1336 در شهر کویری سمنان هستم. رشته نقشه برداری ( و زبان فرانسه ) را در دانشگاه دنبال کرده ام، اما هیچ وقت از نقاشی کردن و نوشتن شعر و قصه غافل نبوده ام.
- چه شد که به نویسندگی و تصویرگری کتاب های کودک و نوجوان روی آوردید؟
در 10 سالگی عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شدم و از آن پس عطش خواندن و مطالعه رهایم نکرد. ورق زدن کتاب های تصویری مرا به دنیای سرشار از طراوت تصویرگری های « فرشید مثقالی ، بهمن دادخواه ، پرویز کلانتری ، علی اکبر صادقی ، نورالدین زرین کلک» و دیگران آشنا کرد. هر قصه ای را که می خواندم ، چیزی شبیه آن در ذهنم جان گرفت. کتاب های: « کوه های سفید ، کودک- سرباز و دریا ، تیستو سبز انگشتی ، لک لک ها بر بام ، و قصه ی باغ » گرفته تا رمان های:« ناتور دشت ، جان شیفته ، ژان کریستف»و غیره. در سن 13 سالگی هر کدام از این رمان ها را بارها و بارها خوانده بودم. انگیزه ی علاقه ام به تصویرگری و نوشتن قصه ریشه در همین ها دارد.
دنباله ی گفتگو را در ادامه ی مطلب بخوانید:
- مختصری از آثار خود بگویید؟
حاصل کار من تا به امروز پنج – شش کتاب شعر برای کودکان ، 10 جلد کتاب هنر ، 7 جلد ترجمه ، 4 جلد رمان نوجوان ، تصویرگری 7 کتاب شعر و قصه و تالیف نزدیک به 30 قصه برای کودکان است، اما آن چه بیش از همه به عنوان وظیفه برای خودم در نظر گرفته ام، پژوهش در زمینه ی تصویرگری کتاب های کودکان در ایران و جهان است. حاصل این کار چاپ کتاب " کودک و تصویر" جلد اول ( انتشارات مدرسه 1383) و آماده سازی جلد دوم آن برای چاپ در ( انتشارات سروش) است. این دو کتاب منبع مناسبی برای پژوهش های دانشجویان رشته تصویرگری است.
- آیا هنر تصویرگری شما میتواند در نحوه ی داستان پردازی قصههایتان تاثیر گذار باشد ؟
تصویری که در ذهن شکل می گیرد تا تصویری که روی کاغذ نقش می بندد، تفاوت های ماهیتی با هم دارند. نگارش شعر و قصه تا حد زیادی بر پایه ی تصویر های ذهنی شکل می گیرد، من برای رسیدن به آن اغلب در اتاق کارم قدم می زنم و فکر می کنم، اما فراهم سازی تصویر برای کتاب تا حد زیادی به تکنیک و تسلط بر آن برای نقش کردن تصویر ذهنی نیازمند است که برای رسیدن به آن اغلب به صندلی تکیه می دهم. وقتی این دو مرحله را ، از قصه تا تصویر ، دنبال می کنم، متوجه می شوم که از توانایی خوبی برای نوشتن برخوردارم، اما در تصویر کردن آن، آن طور که خودم دوست دارم، در می مانم. به این ترتیب تصویرگری به رشد ذهنی من برای رسیدن به یک قصه کمک می کند، اما در مرحله ی رسیدن به یک تصویر قطعی، دست و پا می زنم. به همین خاطر است که قصه نوشتن برای من آسان تر است. در مورد رسیدن به تصویر ترجیح می دهم ساعت ها تصویرهای هنرمندانی چون: « پژمان رحیمی زاده ، مهکامه شعبانی» و دیگرانی چون: «دوشان کالای، کِه وِ تا پاکوفسکا » را تماشا کنم.
- وقتی که اولین نوشته های تان به چاپ رسید چند سال داشتید ؟
اولین قصه ام در سن 13 سالگی در مجله ی « کارنامه » که ویژه نامه خبری کانون پرورش فکری قبل از انقلاب بود، چاپ شد. تصویرهای آن را هم خودم کشیده بودم، اما نخستین کتابم مجموعه شعری به نام « اسب سفید چوبی » است که سال 65 چاپ شد.
- در ابتدا نویسنده بودید یا تصویرگر و چه شد که وارد کار دوم شدید؟
اولین تلاش هایم در زمینه ی تالیف کتاب شعر، قصه و هنر برای کودکان بود. شوق تصویرگری بعدها به سراغم آمد اما در نیمه ی کار ترجیح دادم موضوع پژوهش تصویرگری را دنبال کنم که حاصل این کار چاپ نزدیک به 50 مقاله و دو کتاب پژوهشی است.
- تصاویر تا چه اندازه می توانند در جذب کودک به مطالعه موثر باشد؟
" تصویر خوانی " نخستین واکنش کودک نسبت به کتاب است. معمولاً کودک نخست تصویرها را مرور می کند و بعد به متن می پردازد. تصویرهای یک کتاب را می توان " دریچه ای به سوی متن " نامید. اگر کودکی به تصویرهای کتاب علاقه نشان ندهد، بعید است به متن آن دل بسته شود. در جهان امروز تصویرگری، تنوع تصویر و نوع نگاه تصویرگران دنیا آن چنان جذاب و گوناگون است که هیچ بیننده ای نمی تواند به سادگی از آن دل بکند. به خصوص اگر این بیننده، یک کودک کنجکاو و کتاب خوان باشد.
ـ چه توصیه ای برای کسانی که می خواهند یک تصویرگر موفق باشند، دارید؟
ورق زدن کتاب های موفق تصویرگری، خواندن نقدهایی که برای کتاب های تصویری نوشته شده، و آگاهی از دانش هنرهای دیداری، مناسب ترین راه برای رسیدن به تصویر های موفق و شوق برانگیز است.
ـ به نظر شما مهمترین عنصر برای نوشتن یک داستان چیست ؟
به نظر من، مهم ترین عنصر برای نوشتن یک داستان، تن دادن به لحظه هایی است که پشت میز می نشینیم و دریچه ی ذهن مان را به سوی خیال هایی که به سراغ مان می آید، باز می کنیم. این کار سخت ترین بخش نوشتن است. گاهی این کندو کاو، چنان سرگرم کننده است که ممکن است یک روز تمام طول بکشد بدون آن که جمله ای نوشته باشیم. اما من این فرایند را عمداً با قدم زدن( به جای نشستن پشت میز) دنبال می کنم و لذت می برم از این که قهرمان های قصه ام را هر طور که دوست دارم، به این طرف و آن طرف می بکشم.
ـ موضوع داستانهایتان را چطور پیدا میکنید ؟
دلخواه ترین قصه هایم در رمان هایی اتفاق می افتد که حاصل روزهای کودکی و نوجوانی من است. بخش دیگر این رمان ها در فضاهای جنوب اتفاق می افتد. در فضای شهر چابهار ، که چندین سالی در آن جا به هوای کار آزاد به سر بردم ( به خاطر درماندگی در حقوق معلمی) . فضاهای زندگی کودکان و نوجوانان در این بندر غریب گاه برای من چنان شگفت انگیز و شوق آفرین می شود که حاضرم تا آخر عمر فقط درباره ی آن ها بنویسم.
ـ اگر کسی بخواهد فقط یکی از کتاب های شما را بخواند، کدام کتاب را توصیه می کنید؟
رمان چهل تکه ام را بیشتر از کارهای دیگرم دوست دارم، به خاطر ریشه های آن، که به زمان کودکی و نوجوانی ام بر می گردد.
ـ فکری می کنید چه چیزی می تواند علت اثرگذاری و جذابیت داستان های شما باشد؟
اثر گذاری قصه هایم را گاه در رویارویی با برخی از نوجوان ها دیده ام. در یکی از نشست های کتابخوانی، آن ها چیزهایی در کتاب های « چهل تکه» و « ایلیای کوچک» کشف کرده بودند که شنیدن آن به راستی مرا به وجد آورد.
ـ تعریف شما از قهرمان داستان هایتان چیست؟
قهرمان داستان کسی است که ماجراهای اصلی داستان های مرا، آن طور که من برایش مشخص می کنم، پیش می برد. هر چند گاهی قهرمان ها، پایان ماجراها را علیرغم میل من رقم می زنند. ( از جمله شخصیت عقابی به نام "زربال" که در داستانی به همین نام ترجیح داد زنده بماند و از مرگی که برایش دست و پا کرده بودم، گریخت)!
- چطور شد که کتاب: «قصه های عمو نوروز تان» به زبان انگلیسی در کانادا منتشر شد؟
کتاب « عمو نوروز» را زنده یاد خانم نسرین خسروی در کانادا تصویرگری کرد، هر چند اندکی نیمه تمام. این کتاب برای یک ناشر ژاپنی تصویرگری شده بود اما قسمت آن بود که سر از کانادا در بیاورد. کتاب « دختر، پرنده و چشم هایش» در کشور کره و کتاب « روبه دم بریده» در کشور فرانسه و آلمان چاپ شد.
ـ کدام یک از آثار شما توسط کانون منتشر شده است؟
کتاب هایی که در کانون پرورش فکری چاپ کرده ام بیشتر در زمینه ی هنر و سرگرمی است. نخستین دوره ی مجلات کوشش ( در دهه 60) ، کتاب هنر و سرگرمی (جلد 2 و1 )، باغ وحش کاغذی (جلد5) ، ترجمه ی کتاب « کمی با هم بخندیم» و قصه های « گل دوستی » و « فاخته تنها» مجموعه تلاش های من برای کانون پرورش فکری است. اخیراً هم رمانی به نام « بازگشت پروفسور زالزالک» به کانون داده ام که برای چاپ پذیرفته شده.
ـ از موفقیت های خود در این عرصه بگویید؟
مهم ترین موفقیتی که در زمینه ی ادبیات کودکان به دست آورده ام " از نظر خودم" ، استقبال دانشجویان از کتاب پژوهشی « کودک و تصویر» بوده. انتخاب رمان « دل به دریا» برای کتابخانه مونیخ آلمان نیز برایم دلچسب بود.
ـ از نظر شما بهترین ملاک برای انتخاب یک کتاب خوب برای کودکان چیست؟
برای من هیچ چیز مهم تر از انتقال مفهوم زندگی به کودکان در قالب کتاب نیست. این شاید یک عقیده ی شخصی باشد اما در یک کتاب، بیش از آن که "ماجرا" یا "تصویر" برای من مهم باشد، مفهوم ژرف زندگی اهمیت بیشتری دارد. مفهومی که در کتاب هایی چون: « درخت بخشنده » سیلور استاین با درک واقعی از مفهوم « گشاده دستی » و کتابی چون: « درخت زیبای من » در ارائه مفهوم " رابطه انسان با انسان و طبیعت " دریافته می شود.
ـ در پایان از نشست تخصصی هنری مربیان کانون پرورش فکری استان بوشهر بگویید؟
این کارگاه ها حاصل تجربه های من به عنوان مربی نقاشی کتابخانه های کانون پرورش فکری و معلم هنر در مدارس تهران است. حاصل پیوند ذهنی من با جایگاه شعر و قصه ، نمایش و موسیقی در فرایند نقاشی کودکان . تجربه هایی که بسیاری از آن ها را از خود مربیان گرفته ام.
در این دوره ها مباحثی چون « آشنایی با ویژگی های نقاشی های کودکان» و « ارتباط با کودک از راه هنر» از طریق برگزاری کارگاه ها، نمایش فیلم و بحث های گروهی دنبال شد که واقعاً کار مربیان این استان درخور تقدیر است.